هوای عالی

پ ن :لعنتی هوای این چند شب کاشان خیلی عالیه.....

شبا سرد و مه......

فقط باید شروع میکردی به راه رفتن وسط این هواا.....

این هوااا فقط کافیه من برم تو فکرای خودم ببینم اوضاع از چه قراره ...نمیدونم چرا یه کاری تموم نشده یه کار با حجم بالاتری میاد سر وقتم...

یه جایی یه نفری میگفت مشکلات نمیان ، اما وقتی بیان با اتوبوس میان...

هر وقت اینجوری میشه یادمه یه جمله بسیار معروف از مادر گرامی میفتم که میگه تو مثله آدم نمی تونی زندگی کنی و همش باد خودتو گیر بیندازی ، بچه جون مثله آدم میرفتی سر کار دولتی انقدر هم بالا و پایین نمیپردی ، بازم خدا رو صد هزار مرتبه شکر که جریاناتی که تو اردیبهشت داشتم رو نمیدونه .....

)یه مطلب تحت عنوان بازارهای آشفته مینویسم و کامل برا موضوع میگم( ..

خب بگذریم اینجا خیلی کاری به این قضیه نداریم .....

وقتی ذهنم مثله دیشب قفل میکنه ، تنها چاره اش یکم قدم زدن هست که یکم آروم بشه تا حداقلش یکم با دقت بتونم به قضیه فکر کنم ....

هزاران فکر از همه جا...

و در بین همه این فکارایی که باید روز بعدش به واقعیت تبدیل بشه و عملی بشه ذره ای از به فکر خودم وجودی نداره ...

 همیشه این جمله جلو روم هست و نگاش میکنم:

حضور در آرامش و ادامه آرامش رویاها رو نابود میکنه ....

من قطعا دلم نابودی رویاهام رو نمی خواد ...

پس جنابش زیبا میفرماید:

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

موجیم که آسودگی ما عدم ماست